وی در همین زمینه افزود: اگر هم متن اثری خوب باشد،کمی جلوتر که میرویم متوجه میشویم که بخش مالی ماجرا لنگ میزند و انگیزه کار کردن را از آدم میگیرد.در این مدت ترجیح میدهم تا 10 سال هم از این فضا دور باشم و صبر کنم تا تولیدات سازمان مثل سابق شود و بتوانم با آرامش کار کنم.
بازیگر سریال «قفسی برای پرواز» ادامه داد:آخرین سریالی که در آن بازی کردم،«کپی برابر اصل» بود و بعد از آن در 2 فیلم ویدئویی ایفای نقش کردم.
این بازیگر بیان داشت:من جزو افرادی بودم که همیشه در سریالهای خوبی بازی کردم. تا چند سال پیش از مجموع ده سریالی که ساخته میشد،تو حق انتخاب داشتی،اما در حال حاضر اینطور نیست و آنقدر تولیدات سازمان صدا و سیما محدود و کم است که دیگر حق انتخاب نخواهی داشت.
روشن در ادامه با اشاره به پر کردن اوقات فراغتش در این روزها نیز گفت: در این مدت سعی کردم تا اوقات فراغتم را به موسسههای خیریهای چون: فیاض بخش مشهد، محک و کهریزک بروم و در اعمال انسان دوستانه مشارکتی هر چند کم داشته باشم. در این بین موسسههای دیگری مثل رفیده هستند که به این دلیل که زیاد نام آشنا نیستند، ما آنها را نمیشناسیم و چندی پیش یکی از دوستانم این موسسه را به من معرفی کرد.
وی ادامه داد:من و سایر همکارانم خیلی دوست داریم تا موسسههایی که نام آشنا هم نیستند مثل رفیده از حضور ما در مجموعهشان دعوت کنند تا سهم کمی از این عمل خیر داشته باشیم. همچنین باید بگویم صفحههای شخصی هر بازیگری برای دعوت به این مکانها بسیار تاثیر گذار است چراکه هواداران هر هنرمندی صفحههای شخصی وی را به خوبی چک میکنند و از این اخبار مطلع میشوند.
بازیگر سریال «اغما» افزود:از سال 86 که در سریال «اغما» بازی کردم،دیگر همه نقشهایم را خودم انتخاب کردم و به همین دلیل هیچوقت نتوانستم بهترین نقشم را از میان اینهمه نقش بگویم چراکه برای همه آنها به یک میزان تلاش کردم،اما در این میان پری «اغما» و عارفه «قفسی برای پرواز» خیلی به من نزدیک بودند.
روشن ضمن اشاره به اینکه حتی سریالهای خوب، باز هم به اندازه گذشته فراگیر و همه پسند نیستند، گفت: مردم ما به دلیل حضور شبکههای ماهوارهای مثل سابق سریالها را دنبال نمیکنند. من نیز اصلا و ابدا هیچ کدام از سریالهای ترکیهای را نمیپسندم و نمیبینم چراکه فرهنگ آنها با فرهنگ ما از زمین تا آسمان فرق دارد. من عاشق فرهنگ ایرانیام هستم.
وی ادامه داد: حتی بچههای الان با گذشته تفاوت بسیاری دارند، آنهم از لحاظ امکانات و اسباب بازیهایشان. تمام عشق ما رفتن به پارک، توپ پلاستیکی و مداد شمعیهای شکستهمان بود اما کودکان امروز مهمترین اسباببازیشان تبلت است و هیچ لذتی از کودکی خود نبرده و خاطره کودکی نیز ندارند. همیشه هم میگویم که اگر روزی بچهدار شوم، او را مثل کودکی خودم بزرگ میکنم و میگذارم تا طعم کودکی را بچشد.